عصبانیت مسافر زن در تاکسیِ مسیر صیقلان رشت

به جای «خواهری» و «مادر» مثل کُره ای ها بگویید «بانوی من»!


۱۴۰۲/۱۲/۱۶ - ۱۸:۰۹ | کد خبر: ۴۲۰۱۷ چاپ

گفتم کُره‌ای‌ها در اینجور مواقع می‌گویند: منو بُکشید قربان! پول خُرد ندارم! ایرانی می‌شه؛ شماره حسابت رو بده، کارت به کارت کنم!

به جای «خواهری» و «مادر» مثل کُره ای ها بگویید «بانوی من»!

اختصاصی کلانشهر : رضا حقی*- «ماشین‌نگاره» عنوان سلسله مطالبی است که در اتومبیل (ماشین) می‌گذرد و چهارشنبه هر هفته در کلانشهر منتشر می‌شود. (بیشتر بخوانید)

راننده گفت داداشی، پول خُرد نداری بدی؟ 

گفتم نه متاسفانه. 

خانم میانسال که پشت ماشین نشسته بود، چک پول ۵۰ تومانی داد و گفت بفرمایید.

راننده نگاهی به چک پول انداخت و پرسید

شما هم پول خُرد ندارید خواهری؟

خانم میانسال با عصبانیت گفت خواهری چیه من خواهر توام؟

توی این دوره زمونه ۵۰ تومن پول خُرده، دیگه.

 خواهری! خواهری !

راننده از آینه نگاهی به مسافر انداخت و گفت چرا عصبانی می‌شوی مادر من، بگو ندارم.

 خانم گفت تا به حال خودتو تو آینه نگاه کردی، من جای مادر توام، میگی مادر من!

 ایشه!

 راننده بازهم از آینه نگاهی به مسافر انداخت و گفت چی صدات بزنم؟

 می‌گم خواهری بدت میاد میگم مادر من بدت میاد. سن و سالت به دختر من هم که نمی خوره!

 عجب گیری کردیم ما، لعنت خدا بر شیطان!

 مسافر با ناراحتی گفت اصلاً شما حرف زدن با یک خانم را بلد نیستی.

 خواهری! خواهری!

 این تلویزیون را نگاه نمی‌کنی، می‌گویند بانوی من رفت، بانوی من آمد. بانوی من بفرماید.

 آدم کیف می‌کند. همه با ادب و با شخصیت هستند. اینجا فقط صدا می زنند

 خواهری! مادری!

 آخه من خواهر و مادر تو هستم؟

 راننده دنده را عوض کرد و رو به من گفت

 آقا شما یک چیزی بگو من حرف بدی زدم؟

 هر مملکتی باید زبان خودش را داشته باشد. مگه ما کُره‌ای هستیم؟

 ما ایرانی هستیم اینجوری حرف می‌زنیم.

 رو به خانم مسافر کردم و پرسیدم شما را چه صدا بزنند ناراحت نمی‌شوید؟

 خانم با احساس رضایت از سوال من،

 جواب داد همان «بانوی من» خوب است.

 به راننده گفتم مشکل حل شد بگو پول خورد ندارید بانوی من!

 راننده گفت باشد من حرفی ندارم به شرطی که این خانم هم به کره‌ای جواب منو بده.

 پرسیدم یعنی چی بگه؟

 گفت به قول ایشان مردهای کره‌ای می‌گویند بانوی من، خانم‌هاشون هم می‌گویند بله سرور من!

 از آینه مسافر را نگاه کرد و گفت پول خُرد ندارید بانوی من ؟

 خانم که بیشتر عصبانی شده بود، گفت

 ایشه تخته سر!

 دیگه همین باقیه من بگم سرور من، فهم و شعور هم چیز خوبیه، ندارم، پول خُرد ندارم.

 گفتم ببخشید من صیقلان پیاده می‌شوم.

 راننده انگار متوجه حرف من نشده بود دوباره گفتم دست شما درد نکنه من پیاده می‌شوم.

 راننده گفت پول خُرد رو چکار کنم؟

 گفتم کره ای جواب بدم یا ایرانی؟

 راننده خندید و گفت تو هم امروز خوب با ما حال کردی ها !

 هر دوتا زبان جواب بده!

 گفتم کره‌ای‌ها در اینجور مواقع می‌گویند منو بُکشید قربان! پول خُرد ندارم!

 ایرانی می شه شماره حسابت رو بده، کارت به کارت کنم!

 راننده خندید و در حالی که شماره کارت بانکی را به من نشان می‌داد گفت داداشیِ قربان.

 بیا تی بلا می سر !

 این شد حرف حساب! 

*کارگردان تاتر